پرونده ویژه
آنگاه که یک پدیده «هواشناسی» به «آسیب اجتماعی» بدل میشود
رئیس سازمان هواشناسی، تاثیر گرمایش جهانی روی سکونتگاههای انسانی اعم از شهری و روستایی را تایید میکند و معتقد است که گرمایش جهانی به عنوان یک پدیده مخرب هواشناختی، پتانسیل آن را دارد که به یک پدیده مخرب اجتماعی هم تبدیل شود.
۱۰:۱۲ - ۰۲ آبان ۱۳۹۷
وانانیوز|
تغییر اقلیم پدیدهای است که بر اثر افزایش دمای کره زمین یا همان گرمایش جهانی ایجاد میشود و گرمایش جهانی خود پدیدهای است که به دنبال صنعتی شدن کشورها و به سبب افزایش غلظت گازهای گلخانهای بهویژه گاز دیاکسیدکربن در جو به وجود آمده است. شاید در دنیای امروز بتوان گرمایش جهانی و پدیده تغییر اقلیم ناشی از آن را از شرایطی که برای زیست پیرامون ما ایجاد کرده است؛ بهتر درک کرد. برای مثال اثر این پدیده طی حداقل یک دهه اخیر روی میزان بارشها، سرما یا گرمای ناگهانی، کم شدن بارش برف، زیاد شدن بارانهای سیلآسا، و از همه بدتر روی گسترش خشکسالی در کشور؛ قابل مشاهده است.
یکی از مهمترین عرصههایی که میتواند تحت تاثیر گرمایش جهانی باشد، «سکونتگاههای انسانی» است؛ خطری که با وجود ظهور عینی آن در ایران، هنوز حساسیتی نسبت به آن ایجاد نشده است امروز (۲۴ اکتبر و ۲ آبان) به مناسبت «روز جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی» ایسنا در این باره با داود پرهیزکار-معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواشناسی کشور- گفتوگویی تفصیلی انجام داده که مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
با اینکه بحث گرمایش جهانی و تغییر اقلیم طی دو، سه سال اخیر مورد توجه تعدادی از کارشناسان و اساتید دانشگاه در داخل کشور قرار گرفته و گاهی گزارشهایی هم درمورد اهمیت جهانی این موضوع ارائه میدهند اما هنوز دامنه اثرگذاری این پدیده روی سایر پدیدههای جوی تبیین نشده و گرمایش جهانی ابعاد پنهان و مجهولی برای ما دارد.
قبل از صحبت در مورد تاثیرات گرمایش جهانی باید اشاره کنم که تا مدتی پیش هنوز برخی کارشناسان و سیاستمداران در داخل و خارج کشور از پذیرش واقعیتی به نام «گرمایش جهانی» سر باز میزدند اما با مشاهده تاثیرات ناشی از آن متوجه شدند که گرمایش جهانی پدیدهای است که انکارناپذیر و در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل علمی جهان مطرح است. اخیرا هم شاهد بودیم که موضوع چهل و هشتمین نشست هیات بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) به گزارش ویژه افزایش ۱.۵ درجهای دمای کره زمین تا سال ۲۰۳۰ متمرکز بود این درحالیست که پیش از این، جامعه جهانی به این توافق رسیده بود که افزایش دما را تا زیر دو درجه سلسیوس کنترل کند و حالا میبینیم که «حداکثر حد مجاز افزایش دمای زمین» نیم درجه هم کمتر شده است و باید اقدامات لازم توسط کشورها برای کاهش گازهای گلخانهای و در نهایت کاهش دما اتخاذ و عملیاتی شود.
در اهمیت گرمایش جهانی و تغییر اقلیم همین بس که تاکنون ۱۹۵ کشور دنیا بحث گرمایش جهانی را پذیرفته و در راستای کاهش دمای کره زمین فعال شدهاند. تشکیل توافقنامه پاریس در سال ۱۳۹۴، با هدف کاهش دما، نمونه بارز واکنش جهانی برای مبارزه با گرمایش جهانی است.
جامعه علمی دنیا تاثیرات گرمایش جهانی روی پدیدههای مختلف از جمله گونههای گیاهی، جانوری و زیستگاهها را بهطور پیوسته مورد بررسی قرار داده و متاسفانه مرتب اخبار ناگواری در این زمینهها منتشر میشود بنابراین ضمن اینکه تاکید دارم که «پدیده گرمایش جهانی پدیده قابل انکاری نیست» باید بگویم که در میان حوزههای متاثر از گرمایش جهانی، اثرپذیری سکونتگاههای انسانی اعم از شهری و روستایی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است که باید مطالعات گستردهای روی آنها صورت گیرد تا برنامهریزیهای مدیریتی و طرحهای توسعهای بر مبنای این مطالعات انجام شود.
آمارهای هواشناسی نشان میدهند که طی ۵۰ سال گذشته، از میانگین بارشهای ایران، بیش از ۵۰ میلیمتر کم شده است. از طرف دیگر، طی همین نیم قرن گذشته، دمای هوای کشور نیز بیش از دو درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که میانگین افزایش دمای کره زمین حدود یک درجه بوده است اما در ایران تا دو درجه ثبت شده است که نتیجه این وضعیت، افزایش پتانسیل تبخیرو تعرق در کشور است. معنا و مفهوم این شرایط این است که میزان آب در دسترس در ایران کاهش یافته است.
هنوز برای من شیوه اثرگذاری گرمایش جهانی روی سکونتگاهها روشن نیست؟
از قدیم میگفتند که «هرجا آب هست آبادانی هم هست.» به عبارت دیگر آب مهمترین عامل تمرکز جمعیت در یک منطقه است. متاسفانه طی ۱۱ سال گذشته متوسط بارش کشور زیر خط نرمال یا نهایتا در حد نرمال بوده است و در بیش از یک دهه گذشته، حتی یکبار هم شاهد ترسالی نبودهایم. آمارهای هواشناسی نشان میدهند که طی ۵۰ سال گذشته، از میانگین بارشهای ایران، بیش از ۵۰ میلیمتر کم شده است. از طرف دیگر، طی نیم قرن گذشته، دمای هوای کشور نیز بیش از دو درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که میانگین افزایش دمای کره زمین حدود یک درجه بوده است اما در ایران تا دو درجه ثبت شده است که نتیجه این وضعیت، افزایش پتانسیل تبخیرو تعرق در کشور است. معنا و مفهوم این شرایط این است که میزان آب در دسترس در ایران کاهش یافته است، به ویژه در مناطقی که چندین سال پیدرپی دچار کمبارشی قابل توجه یا حتی خشکسالی بودهاند. کم شدن مقدار آب در دسترس به معنی ایجاد مشکل در تامین آب مورد نیاز مردم و در نتیجه به هم ریختگی سکونتگاههای آنها خواهد بود. روستاییانی که آبی برای کشاورزی ندارند مجبور به ترک روستای خود و مهاجرت به شهرها میشوند. در نتیجه اولین سکونتگاهی که از شرایط بد اقلیمی دچار به هم ریختگی میشود، روستا است و دومین سکونتگاهی که به سبب مهاجرت اجباری روستائیان دچار به هم ریختگی میشود، شهرهایی است که این روستائیان به حاشیه نشینی آن روی میآورند.
در حال حاضر مناطق شرق، جنوب شرق و مرکز کشور بیش از سایر مناطق تحت تاثیر گرمایش جهانی و تغییر اقلیم قرار دارد و لازم است که گزارش ویژهای در مورد تاثیر این پدیده جهانی روی سکونتگاههای این مناطق تهیه کنیم و نشان دهیم که خشکسالیهای رخ داده تا چه میزان باعث افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها شده است.
سازمان هواشناسی مطالعهای در این زمینه داشته است؟
این مطالعه در برنامه سازمان هواشناسی قرار دارد و برای تهیه این گزارش برنامه داریم.
آیا این کار وظیفه سازمان هواشناسی است؟
مشکل همین جاست که سازمان هواشناسی به دلیل دانشی که در زمینه تغییر اقلیم و گرمایش جهانی دارد و از آنجا که نماینده ایران در هیات بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) سازمان جهانی هواشناسی است، در مورد تاثیرات تغییر اقلیم حساستر است، برای همین هم با وجود اینکه هنوز این موضوع در کشور ما جای خود را باز نکرده است و بسیاری از بخشهای دولتی نیاز به چنین گزارشهایی را احساس نمیکنند، سازمان هواشناسی پذیرفته است که این گزارش را تهیه کند اما متاسفانه همه دادههای مورد نیاز در اختیار سازمان هواشناسی کشور قرار ندارد و به همکاری سایر دستگاهها احتیاج است.
چه تعداد از ایرانیها دراثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟، در سالهایی که خشکسالی رخ داده؛ «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟، از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم؛ مهاجران از روستاها به کجاها رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟
چرا وزارت کشور این مطالعه را انجام نمیدهد؟
اتفاقا اولین دستگاهی که باید نهایت همکاری با سازمان هواشناسی را در این زمینه داشته باشد، وزارت کشور است چون آمار روستاها، شهرها، حاشیهنشینی و زندانیان را در اختیار دارد. در حقیقت این مطالعه یک کار مشترک و بین دستگاهی است. برای این مطالعه به اطلاعات سازمان هواشناسی در زمینه خشکسالی هواشناختی نیاز است، همچنین به اطلاعات خشکسالی هیدرولوژیک (آبشناسی)، خشکسالی کشاورزی و خشکسالی اجتماعی احتیاج داریم. طبیعتا باید وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و کشور همکاری لازم را در زمینه ارائه دادههای مورد نیاز داشته باشند.
چرا سازمان هواشناسی تهیه گزارش تاثیر تغییر اقلیم روی سکونتگاههای انسانی را ضروری میبیند؟
«وقوع پی در پی خشکسالی هواشناختی» در برخی مناطق کشور - که ناشی از افزایش دما و کمبود بارش است - باعث شده که خشکسالی هیدرولوژیک و در مراحل بعدی خشکسالی کشاورزی و درنهایت اجتماعی رخ دهد. طبیعی است که این وضعیت، معیشت و رفاه حداقلی مردم منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد چون بیآبی باعث از بینرفتن کشاورزی و دامپروری روستاییان میشود. برای همین هم این افراد از تامین معاش ناتوان میشوند و بتدریج با از دست دادن سرمایه مالی خود، زندگی خود را هم در روستا از دست میدهند و در نهایت برخلاف میل باطنی مجبور به مهاجرت از روستا به شهر می شوند.
اینکه چه تعداد از ایرانیها بر اثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟ در سالهایی که خشکسالی رخ داده «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟ از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم مهاجران از روستاها به چه مناطقی رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟ چون باید بدانیم مهاجران در کدام منطقه ساکن شدهاند؟ آیا در شهر ساکن شدهاند و آیا در شهر از امکانات مناسب رفاهی برخوردارند؟ در شهری که مستقر شدهاند محل کسب درآمد آنان کجاست؟ و عمدتا به چه کاری مشغول هستد؟ آیا توانستهاند ضمن حفظ خانواده، یک زندگی متوسط برای خود فراهم کنند؟ یا اینکه مهاجران ازروستا مجبور به حاشیهنشینی شدهاند؟ شهرهای که حاشیهنشین دارند،کدام شهرها هستند؟جمعیت حاشیهنشینها چه تعدادی است؟ محل درآمد روستاییان حاشیهنشین چیست؟ چه تعداد از خانوادههایی که مهاجرت کردهاند موفق به حفظ کانون خانواده شدهاند و چه تعدادی خانوادهشان متلاشی شدهاست؟ هر یک از اعضای خانواده چه سرنوشتی داشتهاند؟ چه تعداد از اعضای هرخانواده، تبدیل به بزهکار شدهاند؟ بزهکاری بیشتر در چه حوزههایی است؟ چه تعداد از این افراد بزهکار، دستگیر و زندانی شدهاند؟ مهاجران بزهکار چند درصد زندانیان را شامل میشوند؟ چند درصد زندانیان امروز کشور، همان روستاییانی هستند که در اثر خشکسالی، مجبور به مهاجرت شدهاند و تبدیل به مجرم شدهاند؟ اینها سئوالاتی است که حتما باید پاسخ داده شود.
مقصود کلی شما این است که شرایط اقلیمی، جبری را ایجاد میکند که در درازمدت منجر به فربه شدن چرخه بزهکاری و جرائم میشود. به گمانم حساسیت به این موضوع در حال جهانی شدن است چون چند روز پیش دیدم که رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ گفته بود که تغییرات اقلیمی درگیریها و تنشهای «محلی و بینالمللی» را تشدید میکند.
دقیقا منظورم همین است. همان طور که میبینید در عرصه بینالملل حساسیتهایی نسبت به تاثیر تغییر اقلیم روی سکونتگاهها و افزایش جرم و جنایت ناشی از آن ایجاد شده است. این موضوعات در دنیا نو است اما در برخی کشورها در این زمینه مطالعاتی شروع شده است. در ایران هم سازمان هواشناسی به دنبال آن است که گزارش تاثیر گرمایش جهانی روی سکونتگاههای انسانی را تهیه کند که برای این مهم، به همکاری دستگاههای دیگر احتیاج داریم. بدیهی است که اگر این گزارشها با دقت کافی تهیه شود، میتواند مسائل بسیاری را برای ما روشن کند و از جمله به این پرسش پاسخ دهد که چگونه یک پدیده هواشناسی میتواند به یک پدیدههای اجتماعی و حتی آسیب اجتماعی تبدیل شود؟
چه تعداد از ایرانیها دراثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟ در سالهایی که خشکسالی رخ داده «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟ از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم؛ مهاجران از روستاها به کجاها رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟
طرح تهیه گزارش تا کجا پیش رفته است؟
ما طرح تهیه گزارش تاثیر گرمایش روی سکونتگاههای انسانی و مهاجرت ناشی از آن را با دولت مطرح کردهایم و خواستهایم که دستگاههای مربوطه را ملزم به ارائه آمار و اطلاعات کند تا بتوانیم این گزارشها را تهیه کنیم البته به دلیل نو بودن خیلی به آن توجه نمیشود. برای مثال در جلسات متعدد مانند آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه حضور یافته و این موضوع را پیگیری کردهایم. متاسفانه استقبال مورد انتظار صورت نگرفته است. با این وجود، حاضر نیستیم این طرح را رها کنیم و سعی داریم حتی بدون تخصیص بودجه، گزارشی را تهیه کنیم، چون نسبت به اثر مثبت این گزارشها در تصمیمگیری مسئولان کشور مطمئن هستیم. باید ثابت کنیم که یک پدیده هواشناسی مثل خشکسالی میتواند تبدیل به یک پدیده اجتماعی یا حتی آسیب اجتماعی تبدیل شود. به عبارت سادهتر یک پدیده مخرب جوی میتواند به یک پدیده مخرب اجتماعی بدل شود.
چشماندازی برای تهیه این گزارشها دارید؟ کدام بخش از سازمان هواشناسی مامور تهیه این گزارشها شده است؟
از آنجا که دادههای مورد نیاز برای تهیه گزارش، خارج از دسترس ماست و گرفتن آن از دستگاههای متولی بسیار دشوار است بنابراین تعیین زمان دقیق برای تهیه گزارش هم کار بسیار سختی است.
هسته اصلی اجرای این طرح در «مرکز ملی خشکسالی» است که از دوره دولت یازدهم فعال شده و آرشیو خوبی هم در زمینه گزارشهای بارش، دما و مساحت و جمعیت تحت تاثیر خشکسالی تهیه کرده است. به گونهای که طی حداقل دو سه سال اخیر، دادهها و محصولات این مرکز مبنای تصمیمگیری کلان کشورقرار گرفته است. لذا قصد داریم گزارشهای مربوط به تاثیرگرمایش جهانی بر سکونتگاههای انسانی نیز با محوریت این مرکز تهیه شود.
آیا سازمان هواشناسی تاکنون بررسی اجمالی در زمینه تاثیر گرمایش روی سکونتگاههای انسانی و بحث مهاجرت انجام داده است؟
تا حدی روی این موضوع کار کردهایم. بر اساس بررسیهای اینترنتی میدانیم که در حال حاضر بیش از ۲۲۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد که ۷۵ درصد این تعداد حاشیهنشین بودهاند که عدد قابل توجهی است. اگر این افراد همان روستاییان یا فرزندان آنان باشند که بعد از مهاجرت از روستا به چنین روزی افتادهاند پس بخشی از جامعه ما ناخواسته و تحت یک «واداشت اقلیمی» به یک «مجرم اجتماعی» تبدیل شده است.
کمترین حُسن این گزارشها این است که دولتها را ترغیب میکند که به جای اختصاص بودجه برای مدیریت زندان و زندانیان، این مبالغ را قبل از بروز معضلات اجتماعی در همان روستا هزینه کنند تا از وقوع جرایم جلوگیری شود. خوب به این موضوع توجه کنید و چرخه را معکوس ببینید. مثل فیلمی که به عقب برمی گردانیم. به این ترتیب که اگر سازمان هواشناسی، منطقهای را به عنوان یک منطقه دچار خشکسالی اعلام کند و بروز خشکسالی آبشناسی و کشاورزی در این منطقه تایید شود، دولت سعی کند با اختصاص یارانه و ایجاد مشاغل روستایی کوچک که نیاز به آب نداشته باشند مخارج زندگی آنان را تامین کند و یا با اختصاص وامهای کوچک کمبهره امکان رونق شغلهای جایگزین را در این مناطق ایجاد کند که استفاده از پتانسیل گردشگری و صنایع دستی از آن جمله است. در نتیجه روستاییان را در محل سکونت خود نگه میدارد و مجبور به مهاجرت نمیشوند. در این صورت کانون خانواده آنان از فروپاشی حفظ و به سبب حضورشان در روستا، امنیت اجتماعی آن محل نیز تامین میشود.
جالب است بدانید که بر اساس همان بررسیهای سال ۹۲، هزینه نگهداری هر زندانی به طور روزانه ۵۰ هزار تومان بود که طبیعتا این رقم اکنون حداقل به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است. اگر عواقب ناخوشایند خشکسالی و مهاجرت ناشی از آن خوب تبیین شود، مسلما به صرفه است که دولت این ۱۰۰ هزار تومان را به جای زندان، درهمان روستا هزینه کند. این اقدام آسیبها و هزینههای ناشی از پدیده خشکسالی هواشناسی را به حداقل میرساند. اولین اثر مثبت این روش آن است که خانوادهها در روستا حفظ میشوند، مهاجرت صورت نمیگیرد و در نتیجه امنیت سیاسی و اجتماعی روستاها و شهرها حفظ میشود.
اگر مهاجرت صورت پذیرد در مرحله اول جایی که امنیت آن به خطر میافتد روستاست، چون خالی از سکنه شده است که این موضوع بهویژه برای مناطق مرزی که امکان حضور قاچاقچیان، اشرار و سایر متخلفین فراهم است، خطرناکتر است. در مرحله بعدی، امنیت اجتماعی شهری که حاشیهنشینی دراطراف آن ایجاد شده است به خطر میافتد چون بزهکاران این منطقه را تحتالشعاع خود قرار میدهند. در نتیجه «بزه» زیادتر میشود و به دنبال آن نیاز به نیروی پلیس، دادگاه و زندان نیز افزایش مییابد.
بنا بر گزارشهای اینترنتی در حال حاضر ۱۵ میلیون پرونده در دادگاهها داریم. بیاید یک حساب سرانگشتی در این باره انجام دهیم، بدین ترتیب که اگر هر پرونده قضایی برای یک خانواده باشد و چهار نفر درگیر ذهنی آن باشند حدود ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر مسائل قضایی هستند که عدد بسیار بزرگی است بنابراین اگر بتوانیم مهاجرت از روستا را به حداقل برسانیم بزه کم میشود و اگر بزه کمتر شود نیاز به پلیس و دادگاه و زندانی نیز کمتر میشود و تعداد زندانها کاهش مییابد. از همه مهمترتعداد اعدامها کاهش مییابد، موضوعی که از منظر حقوق بشر مورد توجه جامعه بینالمللی و رسانههای خارجی است.
اگر مهاجرت صورت پذیرد در مرحله اول جایی که امنیت آن به خطر میافتد روستاست، چون خالی از سکنه شده است که این موضوع بهویژه برای مناطق مرزی که امکان حضور قاچاقچیان، اشرار و سایر متخلفین فراهم است، خطرناکتر است. در مرحله بعدی، امنیت اجتماعی شهری که حاشیهنشینی دراطراف آن ایجاد شده است به خطر میافتد.
فراموش نکنیم که بزهکاران ناشی از خشکسالی هرگز دوست نداشتند در این شرایط گرفتارشوند اما تنها به دلیل شرایط اقلیمی نامناسب در مسیری افتادهاند که پایان آن زندان و اعدام است.
برای اجرای این پروژه کمکهای بین المللی دارید؟
دولت فرانسه قرار است برای چنین مطالعاتی هزینه کند. هیات بینالدولی تغییر اقلیم (Intergovernmental Panel on Climate Change) در سازمان جهانی هواشناسی، تنها نهادی در دنیا است که سازمان ملل گزارشهای آن را مبنای تصمیمات خود در حوزه تغییر اقلیم قرار میدهد. همین هیات تهیه گزارشهای مربوط به تاثیر گرمایش روی سکونتگاهها را در دستور کار قرار داده است و طبیعتا از کشورهایی که در این زمینه مطالعه میکنند، حمایت میکند.
ضمن اینکه هیات بینالدولی تغییر اقلیم هر دوره پنج تا شش ساله در حوزه تغییر اقلیم یک گزارش ارزیابی (Assessment Report) تهیه میکند که تا به حال پنج گزارش تهیه شده و قرار است برای دوره جدید، علاوه بر گزارش ارزیابی ششم، مجموعهای از گزارش ارزیابی ویژه (Assessment Report Special) برای موضوعات خاص تهیه کند. گزارش سازمان هواشناسی ایران هم میتواند یکی از این ارزیابیهای خاص باشد که روی سکونتگاهها متمرکز است بنابراین حمایت فنی بینالمللی در این زمینه وجود دارد.
به دنبال اعلام آمادگی دولت فرانسه برای حمایت مالی از این نوع مطالعات، سازمان هواشناسی کشور پیشنهادهای خود و بخشهای مختلف کشور را جمعآوری کرده و برای آنان فرستاده است که در دست بررسی است.
انتهای پیام
یکی از مهمترین عرصههایی که میتواند تحت تاثیر گرمایش جهانی باشد، «سکونتگاههای انسانی» است؛ خطری که با وجود ظهور عینی آن در ایران، هنوز حساسیتی نسبت به آن ایجاد نشده است امروز (۲۴ اکتبر و ۲ آبان) به مناسبت «روز جهانی مبارزه با تغییرات اقلیمی» ایسنا در این باره با داود پرهیزکار-معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواشناسی کشور- گفتوگویی تفصیلی انجام داده که مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
با اینکه بحث گرمایش جهانی و تغییر اقلیم طی دو، سه سال اخیر مورد توجه تعدادی از کارشناسان و اساتید دانشگاه در داخل کشور قرار گرفته و گاهی گزارشهایی هم درمورد اهمیت جهانی این موضوع ارائه میدهند اما هنوز دامنه اثرگذاری این پدیده روی سایر پدیدههای جوی تبیین نشده و گرمایش جهانی ابعاد پنهان و مجهولی برای ما دارد.
قبل از صحبت در مورد تاثیرات گرمایش جهانی باید اشاره کنم که تا مدتی پیش هنوز برخی کارشناسان و سیاستمداران در داخل و خارج کشور از پذیرش واقعیتی به نام «گرمایش جهانی» سر باز میزدند اما با مشاهده تاثیرات ناشی از آن متوجه شدند که گرمایش جهانی پدیدهای است که انکارناپذیر و در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل علمی جهان مطرح است. اخیرا هم شاهد بودیم که موضوع چهل و هشتمین نشست هیات بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) به گزارش ویژه افزایش ۱.۵ درجهای دمای کره زمین تا سال ۲۰۳۰ متمرکز بود این درحالیست که پیش از این، جامعه جهانی به این توافق رسیده بود که افزایش دما را تا زیر دو درجه سلسیوس کنترل کند و حالا میبینیم که «حداکثر حد مجاز افزایش دمای زمین» نیم درجه هم کمتر شده است و باید اقدامات لازم توسط کشورها برای کاهش گازهای گلخانهای و در نهایت کاهش دما اتخاذ و عملیاتی شود.
در اهمیت گرمایش جهانی و تغییر اقلیم همین بس که تاکنون ۱۹۵ کشور دنیا بحث گرمایش جهانی را پذیرفته و در راستای کاهش دمای کره زمین فعال شدهاند. تشکیل توافقنامه پاریس در سال ۱۳۹۴، با هدف کاهش دما، نمونه بارز واکنش جهانی برای مبارزه با گرمایش جهانی است.
جامعه علمی دنیا تاثیرات گرمایش جهانی روی پدیدههای مختلف از جمله گونههای گیاهی، جانوری و زیستگاهها را بهطور پیوسته مورد بررسی قرار داده و متاسفانه مرتب اخبار ناگواری در این زمینهها منتشر میشود بنابراین ضمن اینکه تاکید دارم که «پدیده گرمایش جهانی پدیده قابل انکاری نیست» باید بگویم که در میان حوزههای متاثر از گرمایش جهانی، اثرپذیری سکونتگاههای انسانی اعم از شهری و روستایی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است که باید مطالعات گستردهای روی آنها صورت گیرد تا برنامهریزیهای مدیریتی و طرحهای توسعهای بر مبنای این مطالعات انجام شود.
آمارهای هواشناسی نشان میدهند که طی ۵۰ سال گذشته، از میانگین بارشهای ایران، بیش از ۵۰ میلیمتر کم شده است. از طرف دیگر، طی همین نیم قرن گذشته، دمای هوای کشور نیز بیش از دو درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که میانگین افزایش دمای کره زمین حدود یک درجه بوده است اما در ایران تا دو درجه ثبت شده است که نتیجه این وضعیت، افزایش پتانسیل تبخیرو تعرق در کشور است. معنا و مفهوم این شرایط این است که میزان آب در دسترس در ایران کاهش یافته است.
هنوز برای من شیوه اثرگذاری گرمایش جهانی روی سکونتگاهها روشن نیست؟
از قدیم میگفتند که «هرجا آب هست آبادانی هم هست.» به عبارت دیگر آب مهمترین عامل تمرکز جمعیت در یک منطقه است. متاسفانه طی ۱۱ سال گذشته متوسط بارش کشور زیر خط نرمال یا نهایتا در حد نرمال بوده است و در بیش از یک دهه گذشته، حتی یکبار هم شاهد ترسالی نبودهایم. آمارهای هواشناسی نشان میدهند که طی ۵۰ سال گذشته، از میانگین بارشهای ایران، بیش از ۵۰ میلیمتر کم شده است. از طرف دیگر، طی نیم قرن گذشته، دمای هوای کشور نیز بیش از دو درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که میانگین افزایش دمای کره زمین حدود یک درجه بوده است اما در ایران تا دو درجه ثبت شده است که نتیجه این وضعیت، افزایش پتانسیل تبخیرو تعرق در کشور است. معنا و مفهوم این شرایط این است که میزان آب در دسترس در ایران کاهش یافته است، به ویژه در مناطقی که چندین سال پیدرپی دچار کمبارشی قابل توجه یا حتی خشکسالی بودهاند. کم شدن مقدار آب در دسترس به معنی ایجاد مشکل در تامین آب مورد نیاز مردم و در نتیجه به هم ریختگی سکونتگاههای آنها خواهد بود. روستاییانی که آبی برای کشاورزی ندارند مجبور به ترک روستای خود و مهاجرت به شهرها میشوند. در نتیجه اولین سکونتگاهی که از شرایط بد اقلیمی دچار به هم ریختگی میشود، روستا است و دومین سکونتگاهی که به سبب مهاجرت اجباری روستائیان دچار به هم ریختگی میشود، شهرهایی است که این روستائیان به حاشیه نشینی آن روی میآورند.
در حال حاضر مناطق شرق، جنوب شرق و مرکز کشور بیش از سایر مناطق تحت تاثیر گرمایش جهانی و تغییر اقلیم قرار دارد و لازم است که گزارش ویژهای در مورد تاثیر این پدیده جهانی روی سکونتگاههای این مناطق تهیه کنیم و نشان دهیم که خشکسالیهای رخ داده تا چه میزان باعث افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها شده است.
سازمان هواشناسی مطالعهای در این زمینه داشته است؟
این مطالعه در برنامه سازمان هواشناسی قرار دارد و برای تهیه این گزارش برنامه داریم.
آیا این کار وظیفه سازمان هواشناسی است؟
مشکل همین جاست که سازمان هواشناسی به دلیل دانشی که در زمینه تغییر اقلیم و گرمایش جهانی دارد و از آنجا که نماینده ایران در هیات بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) سازمان جهانی هواشناسی است، در مورد تاثیرات تغییر اقلیم حساستر است، برای همین هم با وجود اینکه هنوز این موضوع در کشور ما جای خود را باز نکرده است و بسیاری از بخشهای دولتی نیاز به چنین گزارشهایی را احساس نمیکنند، سازمان هواشناسی پذیرفته است که این گزارش را تهیه کند اما متاسفانه همه دادههای مورد نیاز در اختیار سازمان هواشناسی کشور قرار ندارد و به همکاری سایر دستگاهها احتیاج است.
چه تعداد از ایرانیها دراثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟، در سالهایی که خشکسالی رخ داده؛ «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟، از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم؛ مهاجران از روستاها به کجاها رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟
چرا وزارت کشور این مطالعه را انجام نمیدهد؟
اتفاقا اولین دستگاهی که باید نهایت همکاری با سازمان هواشناسی را در این زمینه داشته باشد، وزارت کشور است چون آمار روستاها، شهرها، حاشیهنشینی و زندانیان را در اختیار دارد. در حقیقت این مطالعه یک کار مشترک و بین دستگاهی است. برای این مطالعه به اطلاعات سازمان هواشناسی در زمینه خشکسالی هواشناختی نیاز است، همچنین به اطلاعات خشکسالی هیدرولوژیک (آبشناسی)، خشکسالی کشاورزی و خشکسالی اجتماعی احتیاج داریم. طبیعتا باید وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و کشور همکاری لازم را در زمینه ارائه دادههای مورد نیاز داشته باشند.
چرا سازمان هواشناسی تهیه گزارش تاثیر تغییر اقلیم روی سکونتگاههای انسانی را ضروری میبیند؟
«وقوع پی در پی خشکسالی هواشناختی» در برخی مناطق کشور - که ناشی از افزایش دما و کمبود بارش است - باعث شده که خشکسالی هیدرولوژیک و در مراحل بعدی خشکسالی کشاورزی و درنهایت اجتماعی رخ دهد. طبیعی است که این وضعیت، معیشت و رفاه حداقلی مردم منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد چون بیآبی باعث از بینرفتن کشاورزی و دامپروری روستاییان میشود. برای همین هم این افراد از تامین معاش ناتوان میشوند و بتدریج با از دست دادن سرمایه مالی خود، زندگی خود را هم در روستا از دست میدهند و در نهایت برخلاف میل باطنی مجبور به مهاجرت از روستا به شهر می شوند.
اینکه چه تعداد از ایرانیها بر اثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟ در سالهایی که خشکسالی رخ داده «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟ از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم مهاجران از روستاها به چه مناطقی رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟ چون باید بدانیم مهاجران در کدام منطقه ساکن شدهاند؟ آیا در شهر ساکن شدهاند و آیا در شهر از امکانات مناسب رفاهی برخوردارند؟ در شهری که مستقر شدهاند محل کسب درآمد آنان کجاست؟ و عمدتا به چه کاری مشغول هستد؟ آیا توانستهاند ضمن حفظ خانواده، یک زندگی متوسط برای خود فراهم کنند؟ یا اینکه مهاجران ازروستا مجبور به حاشیهنشینی شدهاند؟ شهرهای که حاشیهنشین دارند،کدام شهرها هستند؟جمعیت حاشیهنشینها چه تعدادی است؟ محل درآمد روستاییان حاشیهنشین چیست؟ چه تعداد از خانوادههایی که مهاجرت کردهاند موفق به حفظ کانون خانواده شدهاند و چه تعدادی خانوادهشان متلاشی شدهاست؟ هر یک از اعضای خانواده چه سرنوشتی داشتهاند؟ چه تعداد از اعضای هرخانواده، تبدیل به بزهکار شدهاند؟ بزهکاری بیشتر در چه حوزههایی است؟ چه تعداد از این افراد بزهکار، دستگیر و زندانی شدهاند؟ مهاجران بزهکار چند درصد زندانیان را شامل میشوند؟ چند درصد زندانیان امروز کشور، همان روستاییانی هستند که در اثر خشکسالی، مجبور به مهاجرت شدهاند و تبدیل به مجرم شدهاند؟ اینها سئوالاتی است که حتما باید پاسخ داده شود.
مقصود کلی شما این است که شرایط اقلیمی، جبری را ایجاد میکند که در درازمدت منجر به فربه شدن چرخه بزهکاری و جرائم میشود. به گمانم حساسیت به این موضوع در حال جهانی شدن است چون چند روز پیش دیدم که رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ گفته بود که تغییرات اقلیمی درگیریها و تنشهای «محلی و بینالمللی» را تشدید میکند.
دقیقا منظورم همین است. همان طور که میبینید در عرصه بینالملل حساسیتهایی نسبت به تاثیر تغییر اقلیم روی سکونتگاهها و افزایش جرم و جنایت ناشی از آن ایجاد شده است. این موضوعات در دنیا نو است اما در برخی کشورها در این زمینه مطالعاتی شروع شده است. در ایران هم سازمان هواشناسی به دنبال آن است که گزارش تاثیر گرمایش جهانی روی سکونتگاههای انسانی را تهیه کند که برای این مهم، به همکاری دستگاههای دیگر احتیاج داریم. بدیهی است که اگر این گزارشها با دقت کافی تهیه شود، میتواند مسائل بسیاری را برای ما روشن کند و از جمله به این پرسش پاسخ دهد که چگونه یک پدیده هواشناسی میتواند به یک پدیدههای اجتماعی و حتی آسیب اجتماعی تبدیل شود؟
چه تعداد از ایرانیها دراثر گرمایش جهانی مهاجرت کردهاند؟ در سالهایی که خشکسالی رخ داده «آهنگ مهاجرت» چقدر رشد کرده است؟ از جمله سئوالاتی است که باید طی گزارشی جامع به آنها پاسخ داد. موضوع مهم دیگر در این مطالعه آن است که بدانیم؛ مهاجران از روستاها به کجاها رفتهاند و چه سرنوشتی داشتهاند؟
طرح تهیه گزارش تا کجا پیش رفته است؟
ما طرح تهیه گزارش تاثیر گرمایش روی سکونتگاههای انسانی و مهاجرت ناشی از آن را با دولت مطرح کردهایم و خواستهایم که دستگاههای مربوطه را ملزم به ارائه آمار و اطلاعات کند تا بتوانیم این گزارشها را تهیه کنیم البته به دلیل نو بودن خیلی به آن توجه نمیشود. برای مثال در جلسات متعدد مانند آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه حضور یافته و این موضوع را پیگیری کردهایم. متاسفانه استقبال مورد انتظار صورت نگرفته است. با این وجود، حاضر نیستیم این طرح را رها کنیم و سعی داریم حتی بدون تخصیص بودجه، گزارشی را تهیه کنیم، چون نسبت به اثر مثبت این گزارشها در تصمیمگیری مسئولان کشور مطمئن هستیم. باید ثابت کنیم که یک پدیده هواشناسی مثل خشکسالی میتواند تبدیل به یک پدیده اجتماعی یا حتی آسیب اجتماعی تبدیل شود. به عبارت سادهتر یک پدیده مخرب جوی میتواند به یک پدیده مخرب اجتماعی بدل شود.
چشماندازی برای تهیه این گزارشها دارید؟ کدام بخش از سازمان هواشناسی مامور تهیه این گزارشها شده است؟
از آنجا که دادههای مورد نیاز برای تهیه گزارش، خارج از دسترس ماست و گرفتن آن از دستگاههای متولی بسیار دشوار است بنابراین تعیین زمان دقیق برای تهیه گزارش هم کار بسیار سختی است.
هسته اصلی اجرای این طرح در «مرکز ملی خشکسالی» است که از دوره دولت یازدهم فعال شده و آرشیو خوبی هم در زمینه گزارشهای بارش، دما و مساحت و جمعیت تحت تاثیر خشکسالی تهیه کرده است. به گونهای که طی حداقل دو سه سال اخیر، دادهها و محصولات این مرکز مبنای تصمیمگیری کلان کشورقرار گرفته است. لذا قصد داریم گزارشهای مربوط به تاثیرگرمایش جهانی بر سکونتگاههای انسانی نیز با محوریت این مرکز تهیه شود.
آیا سازمان هواشناسی تاکنون بررسی اجمالی در زمینه تاثیر گرمایش روی سکونتگاههای انسانی و بحث مهاجرت انجام داده است؟
تا حدی روی این موضوع کار کردهایم. بر اساس بررسیهای اینترنتی میدانیم که در حال حاضر بیش از ۲۲۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد که ۷۵ درصد این تعداد حاشیهنشین بودهاند که عدد قابل توجهی است. اگر این افراد همان روستاییان یا فرزندان آنان باشند که بعد از مهاجرت از روستا به چنین روزی افتادهاند پس بخشی از جامعه ما ناخواسته و تحت یک «واداشت اقلیمی» به یک «مجرم اجتماعی» تبدیل شده است.
کمترین حُسن این گزارشها این است که دولتها را ترغیب میکند که به جای اختصاص بودجه برای مدیریت زندان و زندانیان، این مبالغ را قبل از بروز معضلات اجتماعی در همان روستا هزینه کنند تا از وقوع جرایم جلوگیری شود. خوب به این موضوع توجه کنید و چرخه را معکوس ببینید. مثل فیلمی که به عقب برمی گردانیم. به این ترتیب که اگر سازمان هواشناسی، منطقهای را به عنوان یک منطقه دچار خشکسالی اعلام کند و بروز خشکسالی آبشناسی و کشاورزی در این منطقه تایید شود، دولت سعی کند با اختصاص یارانه و ایجاد مشاغل روستایی کوچک که نیاز به آب نداشته باشند مخارج زندگی آنان را تامین کند و یا با اختصاص وامهای کوچک کمبهره امکان رونق شغلهای جایگزین را در این مناطق ایجاد کند که استفاده از پتانسیل گردشگری و صنایع دستی از آن جمله است. در نتیجه روستاییان را در محل سکونت خود نگه میدارد و مجبور به مهاجرت نمیشوند. در این صورت کانون خانواده آنان از فروپاشی حفظ و به سبب حضورشان در روستا، امنیت اجتماعی آن محل نیز تامین میشود.
جالب است بدانید که بر اساس همان بررسیهای سال ۹۲، هزینه نگهداری هر زندانی به طور روزانه ۵۰ هزار تومان بود که طبیعتا این رقم اکنون حداقل به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است. اگر عواقب ناخوشایند خشکسالی و مهاجرت ناشی از آن خوب تبیین شود، مسلما به صرفه است که دولت این ۱۰۰ هزار تومان را به جای زندان، درهمان روستا هزینه کند. این اقدام آسیبها و هزینههای ناشی از پدیده خشکسالی هواشناسی را به حداقل میرساند. اولین اثر مثبت این روش آن است که خانوادهها در روستا حفظ میشوند، مهاجرت صورت نمیگیرد و در نتیجه امنیت سیاسی و اجتماعی روستاها و شهرها حفظ میشود.
اگر مهاجرت صورت پذیرد در مرحله اول جایی که امنیت آن به خطر میافتد روستاست، چون خالی از سکنه شده است که این موضوع بهویژه برای مناطق مرزی که امکان حضور قاچاقچیان، اشرار و سایر متخلفین فراهم است، خطرناکتر است. در مرحله بعدی، امنیت اجتماعی شهری که حاشیهنشینی دراطراف آن ایجاد شده است به خطر میافتد چون بزهکاران این منطقه را تحتالشعاع خود قرار میدهند. در نتیجه «بزه» زیادتر میشود و به دنبال آن نیاز به نیروی پلیس، دادگاه و زندان نیز افزایش مییابد.
بنا بر گزارشهای اینترنتی در حال حاضر ۱۵ میلیون پرونده در دادگاهها داریم. بیاید یک حساب سرانگشتی در این باره انجام دهیم، بدین ترتیب که اگر هر پرونده قضایی برای یک خانواده باشد و چهار نفر درگیر ذهنی آن باشند حدود ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر مسائل قضایی هستند که عدد بسیار بزرگی است بنابراین اگر بتوانیم مهاجرت از روستا را به حداقل برسانیم بزه کم میشود و اگر بزه کمتر شود نیاز به پلیس و دادگاه و زندانی نیز کمتر میشود و تعداد زندانها کاهش مییابد. از همه مهمترتعداد اعدامها کاهش مییابد، موضوعی که از منظر حقوق بشر مورد توجه جامعه بینالمللی و رسانههای خارجی است.
اگر مهاجرت صورت پذیرد در مرحله اول جایی که امنیت آن به خطر میافتد روستاست، چون خالی از سکنه شده است که این موضوع بهویژه برای مناطق مرزی که امکان حضور قاچاقچیان، اشرار و سایر متخلفین فراهم است، خطرناکتر است. در مرحله بعدی، امنیت اجتماعی شهری که حاشیهنشینی دراطراف آن ایجاد شده است به خطر میافتد.
فراموش نکنیم که بزهکاران ناشی از خشکسالی هرگز دوست نداشتند در این شرایط گرفتارشوند اما تنها به دلیل شرایط اقلیمی نامناسب در مسیری افتادهاند که پایان آن زندان و اعدام است.
برای اجرای این پروژه کمکهای بین المللی دارید؟
دولت فرانسه قرار است برای چنین مطالعاتی هزینه کند. هیات بینالدولی تغییر اقلیم (Intergovernmental Panel on Climate Change) در سازمان جهانی هواشناسی، تنها نهادی در دنیا است که سازمان ملل گزارشهای آن را مبنای تصمیمات خود در حوزه تغییر اقلیم قرار میدهد. همین هیات تهیه گزارشهای مربوط به تاثیر گرمایش روی سکونتگاهها را در دستور کار قرار داده است و طبیعتا از کشورهایی که در این زمینه مطالعه میکنند، حمایت میکند.
ضمن اینکه هیات بینالدولی تغییر اقلیم هر دوره پنج تا شش ساله در حوزه تغییر اقلیم یک گزارش ارزیابی (Assessment Report) تهیه میکند که تا به حال پنج گزارش تهیه شده و قرار است برای دوره جدید، علاوه بر گزارش ارزیابی ششم، مجموعهای از گزارش ارزیابی ویژه (Assessment Report Special) برای موضوعات خاص تهیه کند. گزارش سازمان هواشناسی ایران هم میتواند یکی از این ارزیابیهای خاص باشد که روی سکونتگاهها متمرکز است بنابراین حمایت فنی بینالمللی در این زمینه وجود دارد.
به دنبال اعلام آمادگی دولت فرانسه برای حمایت مالی از این نوع مطالعات، سازمان هواشناسی کشور پیشنهادهای خود و بخشهای مختلف کشور را جمعآوری کرده و برای آنان فرستاده است که در دست بررسی است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر